درون دل. (ناظم الاطباء). - از ته دل، از صمیم قلب. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : تبعیت کردم به سید خود... از روی اعتقاد و از ته دل. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 315). در روزگار حسن سلوک تو اهل نظم صائب شدند از ته دل مهربان هم. صائب
درون دل. (ناظم الاطباء). - از ته دل، از صمیم قلب. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : تبعیت کردم به سید خود... از روی اعتقاد و از ته دل. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 315). در روزگار حسن سلوک تو اهل نظم صائب شدند از ته دل مهربان هم. صائب
تفنگ و توپی که ته آن را باز کرده باروت و گلوله در وی گذارند. (ناظم الاطباء). مقابل سرپر. تفنگ که در آن فشنگ بکار برند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تفنگ شود
تفنگ و توپی که ته آن را باز کرده باروت و گلوله در وی گذارند. (ناظم الاطباء). مقابل سرپر. تفنگ که در آن فشنگ بکار برند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تفنگ شود
تحت القوه و تحت الماء و تحت الشراب نیز گویند. و چیزی اندک که بدان ناشتا بشکنند. (آنندراج) : زهر مار است باده در ناهار ته پا تا نباشد آب مخور. باقر کاشی (از آنندراج). بده باده کآن هست اصل معاش ته پا اگر هم نباشد مباش. ؟ (ایضاً)
تحت القوه و تحت الماء و تحت الشراب نیز گویند. و چیزی اندک که بدان ناشتا بشکنند. (آنندراج) : زهر مار است باده در ناهار ته پا تا نباشد آب مخور. باقر کاشی (از آنندراج). بده باده کآن هست اصل معاش ته پا اگر هم نباشد مباش. ؟ (ایضاً)
دهی جزء دهستان بالا بخش طالقان شهرستان تهران، در 29هزارگزی خاور شهرک، سر راه عمومی ومالرو طالقان به شاه پل. کوهستانی، سردسیری و سکنۀ آن 766 تن است. آب آن از رود خانه گرآب و درۀ کهارکوه. محصول آن غلات، سیب زمینی، بنشن و قلمستان. شغل اهالی زراعت و گله داری، و عده ای برای تأمین معاش به تهران و مازندران میروند. صنایع دستی زنان مختصر کرباس، گلیم، جاجیم و شال بافی است. در جنوب ده روی کوه های میرابشم آثار ابنیه قدیم به نام قلعه دختر دیده میشود. مزارع روبار، سیکان رود، ممه رود جزء این ده است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی جزء دهستان بالا بخش طالقان شهرستان تهران، در 29هزارگزی خاور شهرک، سر راه عمومی ومالرو طالقان به شاه پل. کوهستانی، سردسیری و سکنۀ آن 766 تن است. آب آن از رود خانه گرآب و درۀ کهارکوه. محصول آن غلات، سیب زمینی، بنشن و قلمستان. شغل اهالی زراعت و گله داری، و عده ای برای تأمین معاش به تهران و مازندران میروند. صنایع دستی زنان مختصر کرباس، گلیم، جاجیم و شال بافی است. در جنوب ده روی کوه های میرابشم آثار ابنیه قدیم به نام قلعه دختر دیده میشود. مزارع روبار، سیکان رود، ممه رود جزء این ده است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از دهستان ژان بخش دورود شهرستان بروجرد. واقع در 12هزارگزی شمال باختری دورود به بروجرد. جلگه و معتدل و سکنۀ آن 247 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان ژان بخش دورود شهرستان بروجرد. واقع در 12هزارگزی شمال باختری دورود به بروجرد. جلگه و معتدل و سکنۀ آن 247 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان لورا و شهرستانک بخش کرج شهرستان تهران. دارای 225 تن سکنه. آب آن از رود خانه گچ سر وچشمه. محصول آن غلات و لبنیات و عسل. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی از دهستان لورا و شهرستانک بخش کرج شهرستان تهران. دارای 225 تن سکنه. آب آن از رود خانه گچ سر وچشمه. محصول آن غلات و لبنیات و عسل. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
جسر و معبر چوبی. (ناظم الاطباء). پلی که از تخته ها بر خندق قلعه سازند تا در قلعه آمد و رفت واقع شود. (آنندراج). پلی از تخته. پل تخته ای: قلعۀ قهقهه دهان کرده تخته پل بر درش زبان کرده. زلالی (از آنندراج)
جسر و معبر چوبی. (ناظم الاطباء). پلی که از تخته ها بر خندق قلعه سازند تا در قلعه آمد و رفت واقع شود. (آنندراج). پلی از تخته. پل تخته ای: قلعۀ قهقهه دهان کرده تخته پل بر درش زبان کرده. زلالی (از آنندراج)
برنجی که بدون روغن پزند. یا کته رشتی. طرز تهیه: برنج را مثل چلو در آب پخته قدری نرمتر از معمول که شد آب آنرا کشیده دم میکنند. پس از دم کشیدن پارچه نازکی روی آن اندازند و با کف دست یا گوشت کوب فشار میدهند تا برنجها خوب بهم بچسبد. پس از سرد شدن آنرا وار ونه در ظرفی بر میگردانند و بشکل لوزی یا مربع میبرند
برنجی که بدون روغن پزند. یا کته رشتی. طرز تهیه: برنج را مثل چلو در آب پخته قدری نرمتر از معمول که شد آب آنرا کشیده دم میکنند. پس از دم کشیدن پارچه نازکی روی آن اندازند و با کف دست یا گوشت کوب فشار میدهند تا برنجها خوب بهم بچسبد. پس از سرد شدن آنرا وار ونه در ظرفی بر میگردانند و بشکل لوزی یا مربع میبرند